لاله های جنوب
در این وبلاگ بیشتر مطالبی در مورد دفاع مقدس و ولایت فقیه گذاشته می شود اما می شود مطالب دیگری نیز در آن ببینید
پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:47 :: نويسنده : maryam بیمارستان از مجروحین پر شده بود...
منبع: چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 17:38 :: نويسنده : maryam نفیسه چشم از علیرضا بر نمی داشت
علیرضا یک ریز داشت سفارش می کرد؛ اما نفیسه ساکت ساکت بود. شاید علیرضا انتظار داشت یکی از این حرفها را از نفیسه بشنود: «آخه ما رو به کی می سپاری؟ کاش یه دستی به سر و روی خونه می کشیدی، بعد می رفتی زود به زود برام نامه بنویس در اولین فرصت برگرد مرخصی...» صدای سوت قطار به نشانه حرکت بلند شد و علیرضا نگران از این همه سکوت نفیسه بود قطار آرام آرام شروع به حرکت کرد و نفیسه فقط همین یک جمله را گفت: «سلام من را هم به فاطمه برسان!!!» منبع:http://shohada-sharmandeh.mihanblog.com/
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |